تعریف:

Hyperemesis gravidarum یا استفراغ بدخیم بارداری یکی از شدیدترین فرم حالت تهوع و استفراغ در این دوران است که فرد مستمرا دچار استفراغ و تهوع می باشد که با از دست دادن وزن (کمتر از 5 درصد وزن بارداری) و حالت کتوزیس همراه است. این شرایط می تواند سبب کاهش وزن، عدم تعادل اسید – بازی و الکترولیت ها، فقر تغذیه ای و حتی مرگ شود. در مواردی شدید نیاز به بستری شدن در بیمارستان مطرح خواهد شد (در 0.3 تا 2 درصد بارداری ها اتفاق می افتد).

علاوه بر حالت تهوع و استفراغ علائم دیگر عبارت است از سیلان بزاق (ptyalism، به ترشح بیش از حد بزاق اشاره دارد)، خستگی، ضعف و سرگیجه.

بیمار ممکن است علائم زیر را نیز تجربه کند:

  • اختلال در خواب
  • Hyperolfaction
  • Dysgeusia (اختلال در حس چشایی)
  • کاهش احساس چشایی
  • افسردگی
  • اضطراب
  • زودرنجی
  • تغییرات خلقی
  • کاهش تمرکز

تشخیص:

معاینات فیزیکی در خانم های مبتلا به استفراغ بدخیم بارداری عادی می باشد. علائم غیر معمول دیگر که نشان دهنده سایر اختلالات است مانند خونریزی و درد ناحیه شکم می تواند کمک کننده باشد.

معاینات عبارت است از:

  • بررسی علائم حیاتی اعم از گرفتن فشار خون در حالت ایستاده و خوابیده و هم چنین گرفتن نبض
  • وضعیت حجم (اعم از شرایط غشای مخاطی، آماس پوست، ورید گردن و وضعیت ذهنی روانی)
  • ظاهر کلی (تغذیه، وزن)
  • ارزیابی تیروئید
  • ارزیابی شکم
  • ارزیابی قلبی 
  • ارزیابی عصبی

تست های آزمایشگاهی:

مطالعات آزمایشگاهی اولیه که باید در ارزیابی زنان مبتلا به تهوع و استفراغ بدخیم بارداری در نظر داشته باشند، عبارت است از:

  • آنالیز ادرار برای بررسی وضعیت کتوزی و وزن مخصوص
  • میزان سرمی الکترولیت ها و کتون ها
  • میزان آنزیم های کبدی و بیلی روبین
  • میزان آمیلاز/ لیپاز
  • هورمون محرک تیروئید یا TSH، میزان تیروکسین آزاد
  • کشت ادرار
  • میزان کلسیم
  • میزان هماتوکریت
  • پنل هپاتیت (Hepatitis panel)

تصویر برداری:

روش های تصویر برداری زیر در شرایط hyperemesis gravidarum انجام می شود:

  • اولتراسونوگرافی زنان: معمولا برای بررسی multiple gestations یا بیماری ترفوبلاستیک (trophoblastic) انجام می شود (multiple gestations به بارداری های پرخطر اشاره دارد که با مشکلاتی مانند نارس بودن، وزن کم نوزاد حین تولد، پره اکلامپسی، آنمی، خونریزی بعد از زایمان، محدودیت رشد داخل رحم و احتمال مرگ و میر نوزاد همراه است).
  • اولتراسونوگرافی از بخش بالایی شکم: در صورتی که به لحاظ بالینی ضرورت داشته باشد، پانکراس و درخت صفراوی مورد بررسی قرار می گیرد.
  • توموگرافی کامپیوتری شکم یا تصویر برداری رزونانس مغناطیسی: در صورتی که آپاندیسیت علت مشکوک تهوع و استفراغ در بارداری باشد، این تصویربرداری های انجام خواهد گرفت.

اگر علائم بالینی بیمار غیرمعمول باشد، روش های دیگری نیز وجود خواهد داشت (تهوع و یا استفراغی که بعد از هفته 9 تا 10 بارداری آغاز شود، تهوع و یا استفراغی که بعد از هفته 20 تا 22 بارداری ادامه داشته باشد، تشدید شدن حاد شرایط و یا اگر بر مبنای سوابق بیمار و یا یافته های به دست آمده از معاینات فیزیکی، وجود اختلال دیگری مطرح باشد).

در بیمارانی که دچار درد در ناحیه شکم و یا خونریزی در بخش بالایی مسیر گوارشی شده اند، انجام آندوسکوپی از مسیر بالایی دستگاه گوارش در دوران بارداری بی خطر به نظر می رسد اگر چه باید مانیتور دقیق صورت بگیرد.

درمان:

درمان اولیه در خانم های مبتلا به استفراغ بدخیم بارداری باید محافظه کارانه بوده و شامل اطمینان بخشی، توصیه های غذایی و پشتیبانی است. درمان های جایگزین عبارت است از طب فشاری و هیپنوتیزم.

فارماکوتراپی:

تنها داروی مورد تایید سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) برای درمان تهوع و استفراغ بارداری doxylamine/pyridoxine است. اما آنتی هیستامین ها، داروهای ضد تهوع از خانواده فنوتیازین (phenothiazine) و عوامل promotility (مانند متوکلوپرامید metoclopramide) برای درمان تهوع و استفراغ دوران بارداری استفاده می شود. در مواردی که مقاومت به درمان استاندارد وجود دارد اندانسترون (ondansetron) و استروئیدها مورد توجه قرار می گیرند.

داروهای زیر در خانم های مبتلا به hyperemesis gravidarum استفاده می شود:

  • ویتامین ها (مانند پیریدوکسین، pyridoxine)
  • داروهای گیاهای (مانند زنجبیل)
  • داروهای ضد تهوع (doxylamine-pyridoxine, prochlorperazine, promethazine، chlorpromazine, trimethobenzamide, metoclopramide, ondansetron)
  • کورتیکواستروئیدها (مانند methylprednisolone)
  • آنتی هیستامین ها (مانند meclizine, diphenhydramine)

جراحی:

در مواردی که مقاومت شدیدی به درمان وجود دارد، در صورتی که سلامت مادر در خطر باشد و یا اگر بیماری فشار روانی و فیزیکی شدیدی را بر مادر وارد کرده باشد، پایان دادن به بارداری باید مورد توجه قرار گیرد.

پیش زمینه:

تهوع و استفراغ در دوران بارداری بسیار شایع است. Hyperemesis gravidarum یا HEG یکی از شدیدترین انواع تهوع و استفراغ در دوران بارداری است.

مطالعات نشان داده است که تهوع و استفراغ در 50 تا 90 درصد بارداری ها اتفاق می افتد. تهوع و استفراغ معمولا در هفته های 9 تا 10 بارداری اتفاق می افتد و در هفته های 11 تا 13 به حداکثر می رسد و در اغلب موارد در هفته های 12 تا 14 از بین می رود. در یک تا ده درصد بارداری ها علائم ممکن است بیش از هفته 20 تا 22 بارداری ادامه پیدا کند.

تهوع و استفراغ می تواند نوعی مکانیسم محافظتی تکاملی باشد، به این ترتیب فرد باردار و جنین او  بدین نحو از مواد مضر موجود در غذا مانند میکروارگانیسم های پاتوژیک موجود در محصولات گوشتی و توکسین های موجود در گیاهان محافظت می شوند (آن هم در دورانی که بیشترین احتمال آسیب رسانی وجود دارد). تحقیقات نشان داده است خانم هایی که دچار حالت تهوع و استفراغ هستند کمتر در خطر سقط جنین و مرده زایی قرار دارند.

HEG تهوع و استفراغ مداوم همراه با کاهش وزن و حالت کتوزیس است (کمتر از 5 درصد وزن بارداری). HEG می تواند سبب کاهش حجم، بر هم خوردن تعادل اسید-باز و الکترولیت ها، فقر تغذیه ای و حتی مرگ شود. در موارد شدید نیاز به بستری شدن در بیمارستان نیز مطرح خواهد بود.

اساس فیزیولوژیک استفراغ بدخیم دوران بارداری بحث برانگیز است. HEG به نظر می رسد در اثر تعامل پیچیده فاکتورهای بیولوژیکی، روانی و فرهنگی اجتماعی اتفاق می افتد. برخی فرضیه های مطرح در این زمینه عبارت است از:

تغییرات هورمونی:

خانم های مبتلا به استفراغ بدخیم دوران بارداری اغلب میزان hCG بالایی دارند که سبب هایپرتیروئیدیسم موقت می شود. hCG می تواند به لحاظ روانی رسپتور هورمون محرک تیروئید را در غده تیروئید تحریک کند. مقدار hCG در سه ماهه اول بارداری به حداکثر می رسد. برخی خانم های مبتلا به HEG به نظر می رسد به هایپرتیروئیدیسم بالینی دچارند. اما در 50 تا 70 درصد افراد مقدار TSHبه طور موقت سرکوب می شود و شاخص تیروکسین آزاد (T4) نیز افزایش می یابد (40 تا 73 درصد) بدون این که علائم بالینی مبنی بر هایپرتیروئیدیسم، آنتی بادی های تیروئید موجود در گردش خون و یا بزرگ شدن غده تیروئید وجود داشته باشد. در موارد هایپرتیروئیدیسم موقت در بیماران HEG عملکرد تیروئید در اواسط سه ماهه دوم بدون درمان آنتی تیروئید نرمال می شود. به طور بالینی معمولا آنتی بادی های تیروئیدی و هایپرتیروئیدیسم آشکار وجود ندارد.  

گزارشی از خانواده ای منحصر به فرد مبتلا به هایپرتیروئیدیسم دوران بارداری همراه با HEG نشان داد در دامنه بیرونی رسپتور TSH جهشی وجود دارد که سبب می شود نسبت به مقادیر نرمال hCG حساس باشند. بنابراین مورد HEG همراه با مقدار نرمال hCG می تواند به دلیل تغییر در ایزوتایپ های hCG باشد.

ارتباط مثبت بین افزایش مقدار سرمی hCG و مقدار آزاد T4 نشان داده شده است و به نظر می رسد شدت تهوع با شدت تحریک تیروئید ارتباط دارد. ممکن است hCG به طور مستقل در اتیولوژی HEG دخالت نداشته باشد اما ممکن است به طور غیرمستقیم به توانایی آن در تحریک تیروئید بستگی داشته باشد. در مورد این بیماران مقدار hCG با افزایش مقدار ایمونوگلوبین M، کمپلمان و لنفوسیت ها ارتباط داشت. بنابراین ممکن است پاسخ ایمنی در افزایش hCG در حال گردش و یا ایزوفرم های hCG با فعالیت بیشتری برای تیروئید در این میان نقش داشته باشند. نقد وارد این فرضیه عبارت است از 1) تهوع و استفراغ علائم معمولی برای هایپرتیروئیدیسم نیست 2) علائم هایپرتیروئیدیسم بیوشیمیایی در موارد HEG کلیت ندارد و 3) برخی مطالعات در نشان دادن ارتباط بین شدت علائم با ناهنجاری های بیوشیمیایی ناموفق مانده است.

برخی مطالعات میزان بالای استرادیول را به شدت تهوع و استفراغ در بیماران باردار ربط می دهد در حالی که برخی دیگر از تحقیقات ارتباطی را بین میزان استروژن و شدت تهوع و استفراغ در خانم های باردار مشاهده نکرده اند. عدم تحمل قبلی نسبت به کنتراسپتیوهای خوراکی با تهوع و استفراغ در دوران بارداری ارتباط دارد. مقدار پروژسترون در سه ماهه اول بارداری رو به افزایش است و فعالیت عضلات صاف را کاهش می دهد، اما تحقیقات نتوانسته اند نشان دهند ارتباطی بین میزان پروژسترون و تهوع و استفراغ دوران بارداری وجود دارد. Lagiou و همکارانش 209 خانم مبتلا به تهوع و استفراغ را مورد بررسی قرار دادند و نتایج نشان داد مقدار استرادیول در آن ها به طور مثبتی با تهوع و استفراغ دوران بارداری ارتباط داشت در حالی که مقدار پرولاکتین به طور معکوسی با تهوع و استفراغ دوران بارداری ارتباط داشته و ارتباطی را با استریول، پروژسترون و یا گلوبولین متصل شونده هورمون جنسی (sex-hormone binding globulin) مشاهده نکردند.

اختلال در عملکرد دستگاه گوارش:

ضربان ساز معده سبب بروز انقباضات پریستالتیک ریتمیک (rhythmic peristaltic) در معده می شود. فعالیت غیرنرمال میوالکتریک (myoelectric) می تواند طیفی از دیس ریتمی های گاستریک از جمله tachygastrias و bradygastrias را به همراه داشته باشد. دیس ریتمی گاستریک با بیماری صبحگاهی ارتباط دارد (morning sickness به حالت تهوع در بارداری اشاره دارد که معمولا در ماه های اول اتفاق می افتد. بر خلاف نام آن حالت تهوع می تواند در هر وقتی از روز برای فرد باردار ایجاد شود). وجود دیس ریتمی با حالت تهوع ارتباط دارد در حالی که در نبود حالت تهوع، فعالیت میواکتیکال نرمال است. مکانیسم هایی که سبب دیس ریتمی گاستریک می شود عبارت است از افزایش استروژن یا پروژسترون، اختلالات تیروئیدی، ناهنجاری هایی در تون سمپاتیک و واگال و ترشح وازوپرسین در پاسخ به اختلال حجم درون عروقی. خیلی از این فاکتورها در اوایل بارداری وجود دارد. تصور بر این است که این فاکتورهای پاتوفیزیولوژیک در افراد مبتلا به HEG شدیدتر است یا این که مسیر گوارشی در این افراد نسبت به تغییرات هورمونی/ عصبی بسیار حساس تر است.

میزان پلاسمایی پپتیدهای هورمونی(YY (PYY (مربوط به سیری روده) و پلی پپتیدهای پانکراس می تواند در HEG و تغییرات وزن مربوط به دوران بارداری نقش داشته باشد. در تحقیقی متشکل از 60 خانم (30 خانم به HEG مبتلا بودند و 30 نفر نیز به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند)، نشان داده شد خانم های مبتلا به HEG در مقایسه با افراد گروه شاهد مقدار PYY و PP بالاتری داشتند و مقدار  PP مهم ترین فاکتور تشخیصی و پیش آگهی در HEG محسوب شد.

اختلال کبدی:

اختلال در عملکرد کبد در 3 درصد بارداری ها ذکر شده است . بیماری های مربوط به دوره بارداری علت شایع اختلال کبدی در طول این دوران می باشد.

بیماری کبدی معمولا شامل افزایش خفیف میزان ترانس آمیناز سرمی است که در 50 درصد بیماران مبتلا به HEG اتفاق می افتد. فرض بر این است که اختلال در اکسیداسیون اسید چرب میتوکندریایی (FAO) در پاتوژنز بیماری کبدی مادر همراه با تهوع و استفراغ شدید نقش دارد. عنوان می شود خانم هایی که به لحاظ نقص در FAO هتروزیگوت می باشند به  HEGهمراه با بیماری کبدی دچار می شوند، در حالی که جنین به دلیل تجمع اسید های چرب در جفت و تولید گونه های فعال اکسیژن دچار نقص در FAO می شوند.

این احتمال نیز وجود دارد که گرسنگی منجر به لیپولیز محیطی و افزایش بار اسیدهای چرب در چرخه مادر-جنین شود که با کاهش ظرفیت میتوکندری در اکسید اسیدهای چرب در مادران هتروزیگوت(به لحاظ وجود نقص در FAO) همراه است و می تواند منجر به HEG و آسیب کبدی شود اما جنین تحت تاثیر قرار نگیرد.

اختلال متابولیک:

اختلال متابولیک می تواند در پاتوژنز HEG نقش داشته باشد. Ergin و همکاران نشان دادند نقص در total thiol با شدت بیماری HEG ارتباط دارد. آن ها متذکر شدند دینامیک تعادل هموستاز سرمی تیول-دی سولفید به سمت اکسیداتیو تغییر می کند.

تغییرات لیپیدی:

Jarnfelt-Samsioe و همکاران دریافتند میزان تری گلیسریدها، کلسترول کل و فسفولیپیدها در خانم های مبتلا به HGE در مقایسه با خانم های باردار فاقد حالت تهوع و استفراغ و هم چنین گروه شاهد متشکل از خانم های غیر باردار افزایش می یابد که می تواند به دلیل ناهنجاری در عملکرد کبدی خانم های باردار باشد. اما محققی دیگر نشان داد میزان کلسترول کل، کلسترول LDL و apoA و apoB در خانم های مبتلا به HEG در مقایسه با گروه شاهد کاهش می یابد.

عفونت:

هلیکوباکترپیلوری یکی از باکتری هایی است که در معده یافت می شود و می تواند منجر به ایجاد تهوع و استفراغ در دوران بارداری شود. شواهد متناقضی از نقش هلیکوباکتری یا H pylori در HEG دفاع کرده است. اما تحقیقات اخیر در آمریکا ارتباطی را بین این دو نشان نداده است. به هر حال وجود استفرغ و تهوع مستمر که بیش از سه ماهه دوم بارداری به طول می انجامد، می تواند به دلیل زخم پپتیک فعالی باشد که در نتیجه عفونت H pylori ایجاد شده است.

وستیوبلار و حس بویایی:

Hyperacuity در سیستم بویایی ممکن است در ایجاد تهوع و استفراغ دوره باردای دخالت داشته باشد. خیلی از خانم های باردار عنوان می کنند، بوی ناشی از غذای در حال طبخ مخصوصا گوشت می تواند منجر به حالت تهوع در آن ها شود. توجه به شباهت های بین HEG و بیماری صبحگاهی نشان می دهد که اختلالات وستیبولار تحت بالینی می تواند در برخی علل بروز HEG دخالت داشته باشد.

ژنتیک:

در تحقیقاتی که ارتباط خانوادگی در HEG مورد بررسی قرار گرفت، تحقیقات نشان داد احتمال در نظر گرفتن جنبه ژنتیکی در این بیماری وجود دارد. در تحقیقی که 544087 خانم باردار مورد بررسی قرار گرفته بودند (سال های 1967 تا 2005) نشان داده شد دختران متولد شده از مادرانی که در دوران بارداری به تهوع و استفراغ مبتلا بودند، 3 درصد در خطر ابتلا به این مشکل در دوران بارداری خودشان قرار داشتند. در مقابل خانم های متولد شده از مادرانی که به این مشکل دچار نبودند 1.1 درصد در خطر قرار داشتند. در ارزیابی که انجام شد مادرانی که در دوران بارداری به تهوع و استفراغ دچار بودند، در بین بستگان آن ها شیوع این مشکل بالا بوده است. این نکته مخصوصا در خواهران بسیار قابل توجه بوده است.

به طور کلی، داده ها نشان می دهد که استعداد ژنتیکی می تواند در ایجاد HEG دخیل باشد.

تحقیقات بیوشیمیایی:

Hyperemesis gravidarum با فعال سازی بیش از حد اعصاب سمپاتیک و افزایش تولید فاکتو نکروز تومور آلفا یا tumor necrosis factor (TNF)-alpha همراه است. افزایش مقدار آدنوزین قابل توجه است، از آن جایی که آدنوزین مهارکننده شناخته شده ای در فعالسازی اعصاب سمپاتیک و تولید سایتوکاین محسوب می شود، افزایش مقدار آدنوزین پلاسمایی می تواند در HEG نقش تعدیلی داشته باشد. گزارش شده است که سایتوکاین های ناشی از ترفوبلاست می تواند ترشحhCG  را القا کند.

تعداد ایمونوگلوبین C3 و C4 و هم چنین لنفوسیت ها در خانم های مبتلا به HEG قابل توجه است. تعادل T-helper 1/T-helper 2 در خانم های مبتلا به HEG کاهش می یابد و مقدار ایمنی هورمونی را افزایش می دهد. افزایش مقدار DNA جنینی در پلاسمای مادران مبتلا به HEG مشخص شده است، فرض بر این است که افزایش DNA ناشی از ترفوبلاست هایی است که توسط فعال شدن بیش از حد سیستم ایمنی مادر تخریب می شود. در نتیجه انحرافات سیستم ایمنی در دوران باروری می تواند در HEG نقش داشته باشد.

در تحقیقی که اخیرا انجام شده است، Biberoglu و همکارانش نشان دادند تغییر در پروکسیداسیون لیپیدی و فعال سازی T-cell می تواند علت و یا واکنش جبرانی در HEG محسوب شود. مقایسه 40 خانم باردار مبتلا به HEG با 40 خانم باردار سالم نشان داد مقدار سرمی ( malondialdehyde (MDAو گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) (glutathione peroxidase) در افراد مبتلا بهHEG  افزایش معنی داری داشته است.

مسائل روانی:

تغییرات فیزیولوژیک مرتبط با بارداری با حالت روانی هر فرد و ارزش های فرهنگی او در ارتباط است. پاسخ های روانی می تواند فیزیولوژی تهوع و استفراغ دوران بارداری را تشدید کند. HEG می تواند علت استرس روانی باشد. در موارد بسیار غیرمعمول، HEG می تواند معرف بیماری روانی از جمله افسردگی باشد.

اتیولوژی:

در ارزیابی متشکل از 1301 بیمار مبتلا به HEG در کانادا، نشان داده شد مشکلاتی مانند اختلالات هایپرتیروئید، بیماری روانی، بیماری ملر قبلی (molar disease)، اختلالات گوارشی، دیابت دوران بارداری و آسم به طور معنی داری فاکتور خطر مستقلی برای HEG محسوب بود در حالی که سیگار کشیدن مادر و افزایش سن بارداری (بالای 30 سال) این ریسک را کاهش می داد. وجود جنین دختر و چندین جنین نیز این ریسک را افزایش می داد.

در برخی تحقیقات نشان داده شد خانم هایی از طبقه اجتماعی اقتصادی پایین تا متوسط، خانم هایی با میزان تحصیلات کم، خانم هایی با سابقه تهوع و استفراغ در بارداری های قبلی، خانم هایی که بارداری اول شان را پشت سر می گذاشتند و خانم هایی که سابقه عدم تحمل نسبت به کنتراسپتیوهای خوراکی داشتند، در طول بارداری خود تهوع و استفراغ بیشتری را تجربه می کردند. تهوع و استفراغ در دوران بارداری های چندقلو شایع تر است.

سایر فاکتورهای مطرح شده عبارت است از قومیت، وضعیت شغلی، ناهنجاریهای جنینی، افزایش وزن بدن، تهوع و استفراغ در حاملگی های قبلی، سابقه ناباروری، فواصل بین بارداری، جسم زرد در تخمدان راست (corpus luteum in right ovary) و سابقه عدم تحمل نسبت به کنتراسپتیوهای خوراکی.

فاکتورهای خطر برای HEG عبارت است از:

  • وجود سابقه HEG در بارداری های قبلی
  • افزایش بیش از حد وزن بدن
  • Multiple gestations
  • بیماری ترفوبلاستیک
  • Nulliparity

سیگار کشیدن با کاهش ریسک HEG ارتباط دارد.

اپیدمیولوژی:

در ایالات متحده آمریکا در بین تمام بارداری ها 0.3 تا 2 درصد بارداری با HEG همراه است (حدود 5 مورد در هر 1000 بارداری). شیوع HEG در جوامع صنعتی غربی هم چنین نواحی شهری در مقایسه با نواحی روستایی بیشتر است. هم چنین به نظر می رسد افزایش سن مادر احتمال بروز HEG را کاهش می دهد.

پیش آگهی:

استفراغ بدخیم بارداری شرایطی خودمحدود شونده است و در اغلب موارد تا پایان سه ماهه اول بارداری بهبود می یابد. اما علائم می تواند تا هفته های 20 تا 22 بارداری ادامه داشته باشد و در برخی موارد تا زمان زایمان علائم هم چنان وجود دارد.

تا قبل از سال های 1940 استفراغ بدخیم بارداری یکی از علل معنی دار مرگ مادر محسوب می شد. در بریتانیای کبیر، در سال های 1931 تا 1940 آمار مرگ و میر از هر 159 مرگ در میلیون ها زایمانی که اتفاق می افتاد به سه مورد مرگ در سال های 1951 تا 1960 در میلیون ها تولد انجام شده کاهش یافت. در سال های 1930 در آمریکا هفت مورد مرگ به دلیل استفراغ بدخیم بارداری یا HEG گزارش شد.

در بحث تلفات ناشی از HEG باید به موارد زیر توجه داشت:

  • به دلیل وجود تهوع و استفراغ در طول بارداری، ساعت های کاری مفید زیادی از دست می رود. نزدیک به 50 درصد خانم ها بر این باورند که میزان روند کاری شان تحت تاثیر قرار می گیرد و 25 درصد آن ها نیز مجبورند در این دوران از کار خود مرخصی بگیرند.
  • HEG بیماری ناتوان کننده ای است که می تواند هم بر بیمار و هم بر خانواده او تاثیر داشته باشد. حدود نیمی از خانم ها تاثیرات منفی را در روابط زناشویی خود تجربه می کنند و 55 درصد خانم ها نیز دچار افسردگی می شوند. در تحقیقی متشکل از 140 خانم مبتلا به استفراغ بدخیم بارداری 27 درصد به بستری های متعددی نیازمند شدند. بار مالی HEG بر سیستم سلامت آمریکا حدود 130 میلیون دلار سالانه تخمین زده شده است و این مقدار به استثنای هزینه های پزشکی است.
  • خانم های مبتلا به استفراغ بدخیم بارداری که اضافه وزن کمی در دروان بارداری دارند (کمتر از 15.4 پوند معادل 7 کیلوگرم) در خطر به دنیا آوردن نوزادانی با وزن کم، زایمان زودرس و امتیاز زیر 7 برای امتیاز 5 دقیقه ای Apgar قرار دارند.

پیامدها:

عوارضی که در اثر HEG مادر را تهدید می کند عبارت است از:

  • پارگی و پرفراژ مری
  • Pneumothorax و  pneumomediastinum
  • انسفالوپاتی ورنیکه (Wernicke encephalopathy) و یا کوری
  • بیماری کبدی
  • تشنج، کما و یا مرگ

سایر مشکلات عبارت است از نارسایی کلیوی، پانکراتیت، ترمبوز عمیق وریدی یا (DVT)، آمبولیسم ریوی، central pontine myelinolysis، رامبدومایولیز (rhabdomyolysis)، فقر ویتامین K و اختلال انعقادی و splenic avulsion.

عوارض ناشی از hyperalimentation مرکزی عبارت است از sepsis, fungemia، tamponade، عفونت موضعی، ترمبوز وریدی، اینفیلتراسیون چربی از جفت (fatty infiltration of the placenta) و transaminitis.

آموزش بیمار:

آموزش اولیه بیمار مبنی بر نحوه علائم می تواند مفید باشد. در یک بررسی انجام شده نشان داده شد بین تهوع و استفراغ و هم چنین دانش کافی در مورد بارداری، استرس، شک مرتبط با بارداری و ارتباط ضعیف با پزشک و همسر ارتباطی وجود دارد.

دخالت های اولیه می تواند شامل مشاوره هایی پیرامون رژیم غذایی باشد، از جمله راهنمایی کردن بیمار برای خوردن وعده های غذایی کوچک، خودداری از مصرف غذاهای پر چرب و تند، توجه به علائم گرسنگی و هم چنین افزایش مصرف کربوهیدرات های خشک و آب گازدار.

 منبع: وبسایت http://emedicine.medscape.com

درباره دُروانا

دُروانا محلی برای تحقیق و پژوهش (فرهنگ دهخدا)
وبسایت دروانا در تلاش است با گردآوری ژورنال های تخصصی پزشکی، مجلات پزشکی، مقالات و مطالب علمی، از معتبرترین منابع جهانی، بستری را برای تحقیق و مطالعه فراهم نماید.
از تمامی پزشکانی که دُروانا را برای رسیدن به این هدف همراهی می نمایند، کمال تشکر را داریم.
با دروانا همراه شوید.

موضوعات ویژه